خلاصه داستان : "تونی" کشاورزی موفق اما بیسواد، برای خواستگاری از "ایمی"، پیشخدمتی در سانفرانسیسکو عکس سرکارگر خوش چهره خود "جوئی" را در عوض عکس خود برای او ارسال می کند. با رد و بدل کردن چند نامه آنها به هم نزدیک می شوند و...

خلاصه داستان : "اسکار جفی" کارگردان کارکشته برادوی که دوران سختی را در حرفه خود می گذراند، تلاش می کند معشوقه سابق خود را که اکنون در هالیوود به موفقیتهای زیادی دست پیدا کرده متقاعد کند تا حرفه اش را از نابودی نجات دهد...

خلاصه داستان : "دیوید و آن اسمیت" زوجی هستند که به عشق و علاقه سه سال است که ازدواج کرده اند.اما بطور جداگانه به آنها گفته می شود که به دلیل وقوع یک مشکل فنی ازدواج آنها اعتبار نداشته و آنها متاهل نیستند...

خلاصه داستان : « آیرین » ( لومبارد ) و « كورنلیا » ( پاتریك ) دو خواهر ناز پرورده هستند كه براى تلكه كردن مردم در خیابان پارك برنامه اجرا مى‏كنند. « كورنلیا » سعى مى كند از مرد فقیرى به نام « گادفرى پارك » ( پوئل ) استفاده كند ، اما « گادفرى » بر آشفته مى‏شود...

خلاصه داستان : هارزو فلگ و ورشو از ورمونت خبری به آن ها میرسد که در محل کارش توسط رادیوم مسموم شده و...

خلاصه داستان : لهستان ، سال 1939 . « یوزف تورا » ( بنى ) بازیگر بسیار مشهور تیاتر و همسرش ، « ماریا » ( لومبارد ) كه در ورشو هم‏چون شمایلى ملى مورد تحسین است ، قرار است در نمایشى ضدنازى ظاهر شوند ، اما به دلیل سانسور این برنامه جاى خود را به اجرایى از « هملت » مى‏ دهد. « ماریا » تعلق خاطرى به « سوبینسكى » ( استاك ) ، خلبان جنگى جوانى پیدا كرده كه هنگام حمله‏ ى آلمان به لهستان به خدمت احضار مى‏ شود.

خلاصه داستان :وکیلی جوان پس از آشنایی یک روزه با یک دختر ازدواج می کند.او عروس را با خود به خانه می برد اما مادرش ازدواج را نمی پذیرد.وکیل جوان تصور می کند اگر به پستهای بالای شرکت حقوقی برسد همه چیز درست خواهد شد.اما نوزادی در راه همه چیز را سخت تر می کند...